پیله ی پروانه به قلم فرگل حسینی
پارت دوم
زمان ارسال : ۳۰۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 8 دقیقه
صدرا یک چشمش به خیابان روبه رویش بود ویک چشم دیگرش هم به حامی.
_گفتم دور بزن.
چراغ قرمز شد وصدرا ماشین را متوقف کرد.
_زده به سرت؟ کجا میخوای بری؟ حتی اگه یک دقیقه هم دیر برسیم..
حامی میا ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
پری
00تا اینجا خوب بود